نتایج جستجوی عبارت «شهیدان افتخار آفرین نی ریز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هوشنگ طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سالهاست که باد صباد خاطرات «هوشنگ» را در هر کوی و برزنی می‌افشاند تا عطر دل‌انگیز آن جان‌ها را حیاتی نو بخشد. خاطرات دلاور مرد کفرستیزی که سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای کوشکک بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد. نبودن مدرسه راهنمایی در روستا باعث شد سنگر تحصیل را رها و دوشادوش پدر مهربان خود در امور دامداری و کشاورزی فعالیت کند....
به یاد شهید سید رضا اسدی و جمعی از شهدای کوی سجاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
جام شهادت نوش جان ای سرفرازانبستیدپیمان باخدای نوجوانان خون شما دارد پــیام عــزّ و ایـــمان پاینده بادا نامتان درروزگاران دادیدخون تا زنده ماند دین و قرآن جام شهادت نوش جان ای ســرفرازان پاینده بادا نامتان درروزگاران اسلام را با خون خود پاینده کردید میثاق خود را با خــدا بـردید پــایان نور الهی در جهان تابنده کردید جام شهادت نوش جـــان ای سرفرازان پاینده بادا نامتان در روزگاران مردانه سوی جبهه ها پرواز کردید کردید با دشمن عجب جنگی نمــایان دل با خدا...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند؛ بلکه آنها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. من در حالی این وصیتنامه را می‌نویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستاده‌ام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن می‌کنم. این وصیتنامه را می‌نویسم و با امام زمان(عج) روبرو می‌شوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدیار ابراهیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمديار ابراهيمي »
آن زمان که باد خزان بر برگهای سبز درختان زده و بوی زندگی و طراوت را از آنها گرفته بود، با رسیدن طفلی زیبا، خانواده ابراهیمی از عشایر غیور فارس،‌بوی بهار را در پاییز احساس کردند. در چهارم آبان 1309 در میان عشایر ایل خمسه، در روستای قشلاقی بدنیا آمد. نام اورا محمدیار نهادند.کودکی را در کنار خانواده و سفرهای عشایری (تغییر مکان از ییلاق به قشلاق و برعکس) در روستاهای مختلف پشت سرگذاشت. از بسیاری سفر، خامی...
پس از عملیات والفجر هشت از زبان دکتر حمید رضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
دکتر حمید رضا جمشیدی که سالها در پست معاونت بهداری رزمی جنوب به مجروحان عزیز جنگ خدمات شایانی نموده و در عملیات والفجر 8 مسئولیت بیمارستان فاطمه الزهرا‌(س) که تنها بیمارستان پشت خط عملیات مزبور بود را بعهده داشته در مورد عملیات شب 27/11/1364 می‌گوید:(2-P2-HAMID JAMSHIDI-3) پس از مرحله اول عملیات که شب 21/11/1364 انجام شد،‌ شنیدم که بچه‌ها قرار است در عملیات دیگری شرکت کنند. مدتی گذشت دیدم از مجروحین این عملیات خبری نشد‌. معمولاَ هر عملیاتی که...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمدرضا مبین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد رضا مبين »
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ۱ هرگز کسانی را که درراه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید بلکه آن‌ها زنده‌اند و در نزد خدای خود روزی می‌خورند. آن‌ها که عاشق شدند و راه او را برگزیدند سراسر زندگی‌شان، حیات، شور، حرکت و اخلاص است. اخلاق حسنه آن‌ها را نمی‌توان با گفتن و نوشتن توصیف کرد و اگر هم توصیف شود، کما هو حقه درک نخواهد شد. چون آن‌ها گرچه در این دنیا...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد باذل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
از نسل نینواییان بود و شهادت را حلقه وصل با معشوق می‌دانست. تربت پاک کربلا را مهر نماز خود قرار داده بود و آرزو داشت روزی در کنار سفره سالار شهیدان بنشیند و محضر اصحاب وفادار او را درک کند. سال ۱۳۲۰ در روستای مشکان از توابع نی ریز، دیده به جهان گشود. خانواده مذهبی و متدین باذل، کودک نورسیده را زیر پروبال خود گرفتند و با مهر و محبت فراوان پرورش دادند. شش‌ساله که شد به مدرسه رفت...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانواده‌ای مذهبی و متدین و روحانی‌زاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آینده‌ای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نی‌ریز...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانواده‌ای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچه‌باغ‌های روستای قطرویه از توابع نی‌ریز، بازی‌های کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و می‌خواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد امکانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
انسان به عرصه دنیا که آمد در بوته آزمایش قرار گرفت تا ماهیت وجود خود را به منصه ظهور بگذارد. آمد تا نمایشی از اوج عزت را در مقابل حضیض ذلت نشان دهد. در این نمایش شهیدان در یک‌سو و ددمنشان فریب‌خورده در سوی دیگر نقش خود را ایفا نمودند. یوسف، از قبیله‌ای بود که عزت انسانی را در اوج خود طلبید و بدان دست‌یافت. او که شهریورماه سال ۱۳۴۷ در روستای شکرویه داراب چشم به جهان گشوده...